شعر اواز موسیقی
فاطمه عزیزم خاله اکبری مربی مهدت تو دفترچه کوچولوت چند تا شعر نوشته البته من ازش خواستم تا بنویسه چون دیدم شعرا رو تو خونه میخونی و اصرار داری که منم ادامه شعراتو بخونم ما هم که این همه کتاب تو این دنیا خوندیمو چهار تا شعر بچه گونه درست درمون یاد نگرفتیم ! این بود که خاله زحمتشو کشید .. شبا با هم دیگه شعر میخونیم بعضی شعراش خیلی قشنگه و بعضیاشم خنده دار ... یکی از شعرات اینه : پاشو پاشو کوچولو به پنجره نگاه کن با چشمای قشنگت به منظره نگاه کن اون بالا بالا خورشید پایین ترش درختان ... این شعرو کامل حفظی . منم بعضی وقتا سر به سرت میذارم و وقتی کارت دارم و بلند نمیشی بهت میگم پاشو پاشو کوچولو و تو هم از خنده ریسه میری و اونوقت منم حسابی قلقلکت میدم .... دنیایی داریما با این شعرات.... از شعر یه روزی یه اقا خرگوشه خیلی خوشت میاد ... قدیما تبلیغ شامپو گلرنگو خیلی تلوزیون پخش میکرد من از شعرش خیلی خوشم میومد تو هم شعرشو حفظ شدی این شعر مخصوص حمامته و خودت میخونیش: سرتو با چی میشوری .... خلاصه اینکه تو حموم هم اواز میخونی .
میدونم که شعر و موسیقی و اواز خوندن ارام بخش روح و جسمه و باعث تقویت حافظه میشه ... وقتایی که دلم تنگ میشه اهنگ زمزمه میکنم و موسیقی گوش میدم الان هم خیلی دلم گرفته ... نمیدونم چرا همیشه در اوج شادیها باز هم دلم میگیره شاید به این خاطر باشه که عمر ما با سرعت میگذره و این لحظات کودکی تو هم تمام میشه و مطمئنم که یه روزی دلم برای این روزا و لحظه ها تنگ میشه .... خدایا کاری کن که همیشه شاد و سالم و صالح باشی .... بازم خدایا شکرت