فاطمه زهرا فاطمه زهرا ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

دخترم عشق من

شعر اواز موسیقی

1391/10/10 12:01
نویسنده : شیرین
880 بازدید
اشتراک گذاری

فاطمه عزیزم  خاله اکبری مربی مهدت تو دفترچه کوچولوت چند تا شعر نوشته البته من ازش خواستم تا بنویسه  چون دیدم  شعرا رو تو خونه میخونی و اصرار داری که منم ادامه شعراتو بخونم ما هم که این همه کتاب تو این دنیا خوندیمو چهار تا شعر بچه گونه درست درمون یاد نگرفتیم ! این بود که خاله زحمتشو کشید .. شبا با هم دیگه شعر میخونیم بعضی شعراش خیلی قشنگه و بعضیاشم خنده دار ... یکی از شعرات اینه : پاشو پاشو کوچولو    به پنجره نگاه کن   با چشمای قشنگت     به منظره نگاه کن        اون بالا بالا خورشید      پایین ترش درختان ...  این شعرو کامل حفظی  . منم بعضی وقتا سر به سرت میذارم و وقتی کارت دارم و بلند نمیشی بهت میگم پاشو پاشو کوچولو    و تو هم از خنده ریسه میری و اونوقت منم حسابی قلقلکت میدم  .... دنیایی داریما با این شعرات.... از شعر یه روزی یه اقا خرگوشه خیلی خوشت میاد ... قدیما تبلیغ شامپو گلرنگو خیلی تلوزیون پخش میکرد من از شعرش خیلی خوشم میومد تو هم شعرشو حفظ شدی این شعر مخصوص حمامته و خودت میخونیش: سرتو با چی میشوری .... خلاصه اینکه تو حموم هم اواز میخونی .

میدونم که شعر و موسیقی و اواز خوندن ارام بخش روح و جسمه و باعث تقویت حافظه میشه ... وقتایی که دلم تنگ میشه اهنگ زمزمه میکنم و موسیقی گوش میدم الان هم خیلی دلم گرفته ... نمیدونم چرا همیشه در اوج شادیها باز هم دلم میگیره شاید به این خاطر باشه که عمر ما با سرعت میگذره و این لحظات کودکی تو هم تمام میشه و مطمئنم که یه روزی دلم برای این روزا و لحظه ها تنگ میشه .... خدایا کاری کن که همیشه شاد و سالم و صالح باشی .... بازم خدایا شکرت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان خورشيد
12 دی 91 10:04
عزيزم نمي دوني چه روزاي قشنگي با بزرگ شدن عزيزترين در پيش داري. روزايي كه مياد برات درددل مي كنه و ازت نظر مي خواد و باهم بحثتون ميشه و تو خريد لباس برات نظر ميده و مي نويسه و واي نمي دوني چقدر شيرينن. دلتنگي و بريز دور كه فاطمه برات يه دنيا شادي داره.


نمیدونی که چه احساس شعفی با این جملات قشنگت در من به وجود اوردی منم بهترین روزا رو در کنار خورشید جون براتون ارزومندم

کاکل زری یا ناز پری
13 دی 91 14:30
آخی شیرین جون چه خوش میگذرونی با دخترت انشاالله همیشه شاد باشی قوربون دلت چرا گرفته. البته منم وقتی به روز های گذشته فکر می کنم مخصوصا بچگی هام دلم میگیره زمان خیلی زود میگذره

منم همینطورم وقتی به گذشته فکر میکنم دلم میگیره... ممنون که اومدی عزیزم

مامان اميرحسين
30 دی 91 13:17
منم بيشتر اوقات اينجوريم شيرين جون تو اوج شاديها غميگن ميشم اما خوب خدا رو شكر كه تنمون سالمه بچه هامون سلامتن،برات آرزوي شادي سلامتي ميكنم


ممنونم عزیزم شاد و سلامت باشید


مامان رها
16 بهمن 91 8:38
سلام ممنون عزیزم از احوال پرسی هات همه خوبیم و خوشیم همون طور که گفتی سرم خیلی شلوغه
حالا بیا دیدنمون یه کوچولو اومدم که بی خبر ازمون نمونید
دوستون داریم یه عالمه هر چی بگیم بازم کمه


سلام خدا رو شکر که همه خوب وسلامتین .. ممنونم

مامان علي
18 بهمن 91 9:54





مامان رها
29 بهمن 91 8:21
خاله جون خوشحالم که اینقده به شعر علاقه نشون می دی مامانی ممنون بابات این که این همه هوای دخملمون رو داری
حالا بیا رها و بابا سید هاشم رو ببین


ممنونم دوست مهربونم ... اومدم...

مامان علی
1 فروردین 92 10:20
شیرین جونم سلام سال نو مبارک امیدوارم تو این سال جدید لحظات شادی در کنار همسرت و فاطمه گلی داشته باشید شاد و تندرست باشید

ممنونم عزیز دلم ایشالله برای شما هم همین طور باشه

مامانی درسا
10 فروردین 92 2:12
عزیزم شیرین و فاطمه جونم
خداوندا دوستانی دارم که در اعماق قلبم جاى دارند؛ آنان شایسته محبتند و یادشان مایه ى آرامش جان، در این ایام آغازین سال جدید عزت و غرور شان التیام و اعتلا و سلامت و شاد بدارشان.
سال نو مبارک

سال نو شما هم مبارک باشه ممنونم دوست خوبم