فقط به خاطر تو ...
ماه رمضونه و هوا اینجا به شدت گرم و بالای 35 درجه . خدا روزه هامونو قبول کنه واقعا سخت میگذره در کنار همه اینها فاطمه عزیزم صبر و تحملت عالی بود دختر قشنگم وقتی میبینی منو بابایی روزه ایمو استراحت میکنیم تو هم میای پهلوم دراز میکشی و اروم میخوابی وقتی هم بیدار میشی منو بابایی رو بیدار میکنی و میگی بسه خوابیدین بیدار شین دیگه .. امسال ساعت کاری رو یک ساعت کم کردن البته نسبت به پارسال خیلی کمه ولی همین کمش هم خوبه زود تر میام مهد دنبالت ... از اینکه زود میام دنبالت خوشحالی و کلا این روزها با خوشحالی مهد میری بر خلاف روزای قبل که اصلا دلت نمیخواست بری .. قربونش برم سریالای ماه رمضون هم که یکی از یکی بد تر .. ما هم بجای سریالهای مزخرفشون فیلم میبینیم که واقعا عالین ..این روزها مشغول کارگاه بودم یه نماینده از دانشگاه سیستان و بلوچستان اومده بود بالهجه زاهدانی مدیر سیتمهای الکترونیکی بود که اموزشهای لازم رو به کارشناسای مربوط داد ... اخه ماه رمضون و کارگاه !!.. واقعا حوصله مدیریتشو نداشتم .. خوشبختانه به خیری و خوشی تموم شد .. .دختر خوبم ماه رمضان که بگذره بهتر میتونم برات وقت بذارم و پارک و گردش ببرمت .. مثل قبل ماه رمضون که هرشب بیرون میرفتیم و بهترین لحظات رو میگذروندیم .. دیگه چیزی نمونده .. فقط به خاطر تو این روزها این قدر خوب و عالین ...خدایا شکرت