فاطمه زهرا فاطمه زهرا ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

دخترم عشق من

میرم ولی نمی رود از سر من هوای تو...

1391/4/17 14:13
نویسنده : شیرین
628 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم فاطمه نازم روز پنج شنبه تولد امام زمان (ع) بود رفتیم پارک ازادگان که جشن گرفته بودند و یه کیک تولد بزرگی هم درست کرده بودند خیلی خوب بود و خوش گذشت... دیگه.. رفتیم خونه عمه . نازنین یه هفته ای بود که مریض بود و اسها.. و استفرا.. شدید . دوبار اونو برده بودن دکتر و سرم بهش وصل کرده بودند . ما هم رفتیم عیادت نازنین که تا تو رو دم در دید حالش خوب شد و بدو اومد سمتت و بهت میگفت تاتا بیا بازی . عمه براتون شکلات و غذا اورد که شاید به هوای تو نازنین هم بخوره که خدا رو شکر خورد . عمه میگفت که این یه هفته نازنین هیچی نمیخورده و اب هم به زور میخورده . خدا رو شکر باهات سرگرم بازی شد و حال و هواش عوض شد تا 11 شب اونجا بودیم و اومدیم خونه و تو هم از خستگی خوابت برد ... صبح وقتی میخواستم بیام سر کار بیدار شدی .. کنارت دراز کشیدم تا دوباره بخوابی خوابیدی اما تا بلند شدم بیدار شدی .. دیرم میشد .. بابایی اومد پهلوت دستت رو رو صورت بابایی گذاشته بودی و و نگام میکردی بهت گفتم مامانی من میرم سر کار زودی برمیگردم باشه .. اروم گفتی باشه صورتت رو بوسیدم خندیدی و با من بای بای کردی و منم رفتم سر کار اما دلم پیش تو موند... خدایا خودت مواظب عزیز دلم باش 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

نایسل
17 تیر 91 14:20
مرسی نازم

خواهش میکنم عزیزم

مامان خورشيد
17 تیر 91 14:48
الهي هيچوقت توي دلش جاي شما خالي نباشه.

خدا کنه . ممنوم عزیزم که اومدی

مامان علی
17 تیر 91 19:44
سلام خدا خودش پشت و پناه کوچولو هامون باشه ...
ایشالا نازنین کوچولو هم بهتر شه ...
فاطمه گلی رو ببوسید.

ممنونم عزیز دلم . قربون دل مهربونت برم . علی جون رو از طرف من ببوسید

نسترن(یک عاشقانه آرام)
18 تیر 91 12:27
آخیییییی چقدر گناه دارن طفلکای معصومی که ماماناشون شاغلن...البته از یه جهتم خوبه اینکه عادت میکنن و مستقل بار میان...

اره عزیز دلم عادت کرده خدا کنه مستقل بشن

مامانی درسا
18 تیر 91 14:01
ای وای خیلی سخته خداروشکر که دخملی آرومه و پشت سرت گریه نمیکنه ..... قربونش برم ببوسش

بعضی وقتا گریه میکنه . عادت کرده که هر روز بره مهد کودک . انگار پذیرفته که زندگی همینه...درساجون رو از طرف من ببوس

نایسل
20 تیر 91 14:26
خوابم نمیببره عزیز دلم نمیدونم جچرا
خودم بعد که دیدم له شده کلی چندشم شد

قربون دل مهربونت برم...

مامان رها
21 تیر 91 10:48
ایشالله که حال نازنین جان زودتر خوب بشه


خدا رو شکر الان خوب شده