فاطمه زهرا فاطمه زهرا ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

دخترم عشق من

بابایی بسه بیا دیگه

1391/4/4 8:26
نویسنده : شیرین
401 بازدید
اشتراک گذاری

فاطمه عزیزم خدای بزرگ این لطف بی پایان را به ما ارزانی داشته که هر روز شاهد رشد کردن و بالیدنت باشیم . فکرشو که میکنم میبینم ادمی به چه سختی بزرگ میشه کم کم راه میره و به تدریج حرف زدن و خیلی چیزای دیگه رو یاد میگیره و چه لذتی بالا تر از این که ببینی فرزندت روز به روز چیزای جدیدتری رو یاد میگیره ... خدایا شکرت به خاطر این نعمت بزرگی که به ما دادی ...این روزا همچنان درگیر سنگ فرش کردن حیاط هستیم  تو هم وقتی میبینی بابایی سخت مشغول کار هستش بهش میگی بابایی بسه بیا دیگه . بیا بازی کنیم ... قربون دختر گلم برم که فقط به فکر بازی هستی . از دیروز یاد گرفتی که میری wc و در رو هم میبندی و کارت رو انجام میدی و کلی اواز میخونی و بعد با کلی اهن و تلپ بیرون میای و به من میگی مامانی اب بریز . البته وقتی درو میبندی میترسی و چند بار صدام میزنی تا خیالت راحت بشه که من پشت درم . قربون دخترم برم که داره مستقل میشه ... . شاید این کارای کوچیک از دید اطرافیان خیلی هم مهم نباشه اما وقتی شاهد این هستی که با چه تلاشی یاد میگیری همین کارای کوچیک که برای ما بزرگا عادیه خیلی بزرگ و مهم به نظر میاد . دختر عزیزم خنده های کودکانه ات دنیایی از شادی به من میده . باز هم ممنونم خدا جون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

نایسل
4 تیر 91 13:39
اخی عزیز دلم خدا برات نگهش داره

ممنونم الناز عزیزم

نایسل
4 تیر 91 13:39
راست میگی من باید به فکر راه حل باشم


اره این بهترین کاره. ممنونم که اومدی
مامان علی
5 تیر 91 17:22
سلام شیرین جون خوبی؟ ایشالا فاطمه گلی خوش باشه و سرحال و شاهد موفقیت های بزرگش باشی .
فاطمه گلی رو ببوسید.

سلام زهرا ی عزیزم .ممنونم خوبیم خدارو شکر. ممنونم علی کوچولو رو از طرف من ببوسید

مامان رها
10 تیر 91 8:32
خوب بسه دیگه بابایی برو با دخملمون بازی کن
راستش وقتی بابای رها از سر کار میاد رها دیگه صبرش نیست که اون لباس در اره اول باید بغلش کنه و بعد بابایی اجازه بگیره از رها که لباساش رو عوض کنه
اخه دخملا خیلی بابا هاشون رو دوست دارن

دخترا همشون بابایین. رها جون رو از طرف من ببوس

مامان خورشيد
13 تیر 91 12:04
واي خوشگل خانومي داره بزرگ مي شه ها.