فاطمه زهرا فاطمه زهرا ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

دخترم عشق من

بارون بارون بارونه هی...

1390/9/6 9:07
نویسنده : شیرین
497 بازدید
اشتراک گذاری

عسلم خدا امسال بارون بی انتهای رحمتش رو به ما هدیه کرده . دیشب هوا خیلی سرد شده بود بارون خوبی امد و کوهای اطراف پر برف شده خدایا شکرت . دیشب با وجودی که هوا سرد بود رفتیم خرید برای بابایی کت وشلوار خریدیم منم میخواستم اور بگیرم که دیگه خسته شده بودی و منم ترسیدم سرما بخوری برای همین زود برگشتیم خونه . دیشب تو زیر پتوی من خوابیدی اخه همش پتوی کوچولوت رو کنار میزدی منم ترجیح دادم با هم بخوابیم . دیشب دستای کوچولوت رو همش میگرفتم و صورت نازت رو بوس میکردم تا ببینم گرمته یا نه . خودمم بیخوابی به سرم زده بود از دست خودم کلافه بودم که وقتی که میتونم بخوابم خوابم نمیبره خلاصه بعد از کلی افکار متفرقه و مرور خاطرات خوابم برد... . صبح از بس ساعت زنگ زد بیدار شدم ولی دلم میخواست بیشتر بخوابم ...سرد بود و گرمای اتاق و پتو واقعا لذت بخش بود اما چکنم که مجبور بودم بیدار شم و برم سر کار . اینجاست که خانمای خانه دار خوش به حالشون میشه !!خلاصه امدم سر کار.  تو راحت خوابیده بودی میدونستم که بابایی هم یک ساعت دیگه از خواب ناز بیدارت میکنه و تو رو میبره مهد و خودش میره اداره . باز هم خدارو شکر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)